نوشته شده توسط گروه تفحص رشت
|
يكشنبه 01 ارديبهشت 1392 ساعت 19:38 |
هوالباقی تو را که نام می برم سرخ می شود تمام دفترم سرخ ولی نه جنس رنگ جنس حس بی نهایت شفق در جدال با هجوم شب نام تو ساده است مثل خنده بلور و نیز مبهم است مثل درک رد پای نور تو را که نام می برم بیت های من پاره می شود میان حجم باروت نه زیر پای این قلم که از شکوه قامت شرافتت شکاف می خورد زمین و تا میان ابرها جوانه می زنی... میان سطرهای دفترم جا نمی شوی که تو جلد سرخ دفتر هویت منی نه.این خیال خام بود شعر من کجا و تو کجا بیت های من روسیاه مانده تا ابد در برابر عبور یک رد پای سرخ شعرجای حرف و وزن و قافیه ست نه یک بغل عاشقانه های سرخ شهید ابوالحسن جهانگیری( کلیک کنید)
|
آخرین به روز رسانی در يكشنبه 01 ارديبهشت 1392 ساعت 19:53 |