اندرز ياران: مردم ! اگر شما همانند من از آنچه بر شما پنهان است با خبر بوديد،ازخانه ها كوچ مي كرديد ، در بيابان ها سرگردان مي شديد، و بركردارتان اشك مي ريختيد و چونان مصيبت ديده بر سروسينه مي زديد وسرمايه ي خود را بدون نگهبان و جانشين رها مي كرديد و هر كدام از شما تنها به كار خود مي پرداختيد، و به ديگري توجهي نداشتيد. افسوس ، آنچه را به شما تذكر دادند،فراموش كرديد، و از آنچه شما را ترساندند،ايمن گشتيد! گويا عقل از سرتان پريده،و كارهاي شما آشفته شده است. توصيف ياراني كه به شهادت رسيدند؛ به خدا سوگند! دوست داشتم كه خدا ميان من وشما جدايي اندازد، و مرا به كسي كه نسبت به من سزاوارتر است ملحق فرمايد. به خدا سوگند! آنان مردمي بودند نيك انديش، ترجيح دهنده ي بردباري،گويندگان حق و ترك كنندگان ستم. پيش از ما به راه راست قدم گذاشته و شتابان رفتند و در به دست آوردن زندگي جاويدان آخرت و كرامت گوارا،پيروز شدند. (خطبه 116- ص 159) بي توجهي به كمي ياران (راه روشن حق) اي مردم!در راه راست ، از كمي روندگان نهراسيد،زيرا اكثريت مردم برگزد سفره اي جمع شدند كه سيري آن كوتاه،و گرسنگي آن طولاني است. اي مردم! همه ي افراد جامعه درخشنودي و خشم شريك مي باشند،چنانكه شتر مادّه ي ثمود را، يك نفر دست وپا بريد،اما عذاب آن تمام قوم ثمود را گرفت،زيرا همگي آن را مي پسنديدند. خداوند سبحان مي فرمايد: «مادّه شتر را پي كردند و سرانجام پشيمان شدند.» سرزمين آنان ، چونان آهن گداخته اي كه در زمين نرم فرو رود، فريادي زد و فرو ريخت. اي مردم ! آنكس كه از راه آشكار برود، به آب برسدو هركس از راه راست منحرف شود،سرگردان مي ماند. (خطبه 201- ص 301) منبع : نهج البلاغه/ استاد محمد دشتي
|